اوباش ها دارند پرونده هایشان را حل می کنند، اما زن یکی از آنها می خواهد لعنت کند. شوهر حال و حوصله ای ندارد، اما رفیقش اصلا بدش نمی آید که گونه او را برآمده کند. مادر به همسرش اطمینان می دهد که نیازی به حسادت نیست - او به اندازه کافی برای همه وجود دارد! و چه، دلیلی برای آن وجود دارد - و دوستان خوشحال هستند و اسپرم در توپ ها دست نخورده است. اگر زن عوضی است، پس این یک مزیت برای شهرت است - خانه ای پر از مهمان و هدایا. علاوه بر این، او بیرون نمی رود، همه را به خانه می برد، زیر نظر شوهرش.
روزنامه نگار حرفه ای است - او می داند چگونه با میکروفون کار کند. و اگر میکروفون ها سیاه و سخت هستند، او می داند که چگونه آنها را آزمایش کند. به نظر می رسد او انتظار این اتفاق را نداشت، اما از نظر ظاهری، او آن را دوست داشت. از نظر فنی، هر دو میکروفون کاملاً کار می کنند. :-)
روبنس به هیکل او حسادت می کرد! اینجاست که - اگر آن را بگیرید، آن چیز را احساس خواهید کرد. یک آلت تناسلی برای چنین اندامی کافی نیست. پس تمیز کننده استخر بیچاره توسط این خانم با غیرت خاصی لعنت شد.