با معاینه آمد و انتظار نداشت که آن مرد از یک زن بالغ با سینه های زیبا برای رابطه جنسی طلاق بگیرد، ابتدا سینه های بزرگ زیبایش را لیسید، زن گیج نشد و آلت تناسلی بزرگ خود را با دهانش قورت داد. پس از یک کتک زدن بزرگ، آن مرد او را از اسپرم خود مست کرد. اغلب چنین زنانی به سراغ پسرها می آمدند تا در همه سوراخ ها لعنت شوند و از رابطه جنسی فراموش نشدنی لذت ببرند.
من هم با چنین سبزه ای بازی می کنم. جمعیت او را لعنت می کند، و او آن را دوست دارد. اسپرم برای او علوفه است - او به جای کفیر، مردان را در یک زمان شیر می دهد. لعنتی، او یک شیرده اسپرم است. مثل تعطیلات سر کار می رود. او سر کار می آید، بیدمشک می زند، لب می زند، می بلعد و می خندد. او یک معشوقه واقعی است! او مانند یک شاهزاده خانم در یک افسانه زندگی می کند!
منم لعنتش کردم